معنی جر بکندیین - جستجوی لغت در جدول جو
جر بکندیین
حفر خندق
ادامه...
حفر خندق
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جان بکندیین
جان کندن
ادامه...
جان کندن
فرهنگ گویش مازندرانی
دل بکندیین
دل بریدن از کسی، دل کندن از کسی
ادامه...
دل بریدن از کسی، دل کندن از کسی
فرهنگ گویش مازندرانی
کل بکندیین
پوست کندن ساقه ی درخت
ادامه...
پوست کندن ساقه ی درخت
فرهنگ گویش مازندرانی
جر بکشیین
انکار کردن، منکر شدن به صورت تعمدی، جر و بحث کردن
ادامه...
انکار کردن، منکر شدن به صورت تعمدی، جر و بحث کردن
فرهنگ گویش مازندرانی